اسفند-2-97

داشتم مطالب گذشته خودمو میخوندم دیدم توی یک مقطعی چه تنشی بدی رو تجربه کردم...و چقد حس ناراحتی به مخاطب های اینجا دادم ..امیدورام که منو ببخشن.ولی از اینکه از اون دوران عبور کردم و تجربه کردم خوشحالم کلا.اما خب همون موقع اینو درک نکردم..فک کردم زندگی تهشه و من داغون ترین ادم روی زمین هستم..چرا اینو گفتم ؟؟ چون تو یک دورانی هستم که باید بین چندتا تصمیم مهم انتخاب کنم.و هر کدومش برای خودش تو موقعیتش مهمه..برای همین تصمیم گیری کردن برایم سخت شده.اما یک چیزی مثل قبلنا نیست و اون نگرانی بیش از حد استرس های زیاد و کلی اضطراب پنهان که زندگیمو تحت تاثیر گذاشته بود ندارم..به این رسیدم گه ادم تا اشتباه نکنه یاد نمیگیره..گیرم که اشتباه کنم ..خب دیگه زندگی رو بر روی خودم تلخ نکنم شده که شده...بله خلاصه.پدر هر چی فیلم جنگی که همش تو زیر دریایی هستن رو درو اوردم.همینطور ماجرا جوییدلم یک پیانو و یک عدد تلسکوپ میخاد.... اسفند-2-97...

سلام.ب همگی امیدوارم که حال همتون خوب باشه.اینجایی که من هستم شهریور جایگاه ویژه ای داره برام.چون تغییر اب و هوا رو قشنگ حس میکنم..یک توفان هایی میاد که بوی نم بارون بوی خاک و انگاری دیگه همه چی میشوره میبره یک حس خوبی به ادم میدهاین واقعا حقیقته که نقل قول شده.طرف از شهرش با پرواز میاد؛با هلیکوپتر میبرنش سکو -و ۱۴ روز با سه وعده غذای خوب.اتاق عالی تلفن رایگان به همه جا..؛ بعد ۱۴ روز دوباره از سکو میاد سوار هواپیما میشه میره شهرش.خب کارش چیه؟؟؟!بله سه وعده نماز برگزار میکنه روی سکوی نفتی. اسفند-2-97...

درود به همه.امیدوارم که حالتون خوب باشه میدونم که نیستید..بله خلاصه ..منم هستم برای خودم .سرکار شیفت شب..شبکاری کلا هم خوبه هم بده.بدیش بهم ریختن سیستم گوارش و بی خوابی در طول روز اونم واسه فردی مثل من..اما خوبیش اینکه تنش کمتری نجربه میکنی.خودتی و خودت عامیانه بگم .سرت خلوت تره .این خوبه..

عارضم که به امید روزهای خوب بهتر ..

اسفند-2-97...